سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در قرآن درمان بزرگترین درد هست : درد کفر و نفاق و گمراهی وسرگشتگی [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
امید مالکی[127]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
عاشق آسمونی لحظه های آبی پنجره ای رو به سپیدی پرواز تا یکی شدن سکوت ابدی بلوچستان روانشناسی آیناز یادداشتها و برداشتها خاطرات دکتر بالتازار .: شهر عشق :. دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی سایت روستای چشام (Chesham.ir) دانلود download امپراطور دریا بازی موبایل نرم افزار کرک کد لینک آتیه سازان اهواز راه کمال ماه مهربان من عدالت جویان نسل بیدار تجربه های مربی کوچک Sense Of Tune مذهب عشق مناجات با عشق جوجو عکس میخوای کلیک کن قصه های شب برای کوچولوها صدف دریا ترانه های غربت-اشعار من عشق من هیچ وقت تنهام نزار یه دختر تنها الکترونیک و کارما سخن آشنا پزشکان بدون مرز غجایب پژشکی چـــــاوش ( چه خبر از دنیا ؟؟؟؟) زندگی ساده و پر رنج عکس و اس ام اس و جوک و مطالب خنده دار. اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار آموزش ریاضی موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین قدرت شیطان اس ام اس عاشقانه اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم... تست خود شناسی سایت بیمارستان ایران اهدا آموزش روان شناسی وبهداشت ایران باستان من هستم داریوش هواشناسی ١٢٥شهر ایران صدای پای انتظار شهر مجازی کتاب((دانلود)) تست روان شاسی گروه صنعتی پارس کمیکال دانلود sciencedirect تینا

به نام نویسنده ی هستی

 

یه آدم کاغذی

نه عاشقم و نه معشوق، نه دل داده ام و نه دل کسی رو برده ام، من فقط یه آدم کاغذیم. عین همه کاغذی ها هم عاشقم و هم معشوق، آخه من یه مسافر کاغذی ام و ورق ورق. کلی باید سفر کنم بین برگهای یه دفتر پر از سطر و بدون سطر تا بتونم یه سطر بنویسم و سطر به سطر برسم به یه کتاب. یه کتابی که از جنس کاغذ نباشه ولی بتونه خیلی خوب کاغذ رو تعریف کنه.

یه مغازه می خوام واسه فروش کتابم ولی از اون مغازه هایی که ویترین نداشته باشه. چون کتابی که وجود نداره احتیاج به ویترین نداره واسه فروش. آخه هیچ ورقی از یه کتاب که نمی تونه 1000 برگ باشه، اینم مال اینه که عادت کردم فقط کتابها رو 1000 برگ کنم نه ورقها رو.

این جلدِ اوله، مابقی جلد قبلیه. قبل از یک چنده؟ شاید 2 باشه و شایدم 1000 . بعد از یک شماره چنده؟ شاید 2 و شایدم 1000 . هر جوری حساب کنی درسته چون هر جفتش به نوعی نتیجه می رسه. شاید نتیجه فقط یه ورق باشه شایدم یه درخت یا شایدم یه جنگل.

تلفن داره زنگ می زنه. سفارش داریم. یه کتاب می خوان. اما ندارم چون تموم شده خیلی زودتر از اینکه منتشر یا چاپ بشه یا اینکه اصلا نوشته بشه تموم شده. باورت می شه، تمومِ تموم. ولی بفرمایید این یکی مال شما. این آخرین کتاب قبل از نوشتن اولین کتابه که به شما رسید. البته قابلی نداره ولی واسه شما 1000 تومن، نه از اون 1000 تومنی ها نمی خوام که فقط رنگشون سبزه و مزین به عکس مردگان، یه 1000 تومنی از جنس محبت می خوام اگه نداری هم اشکالی نداره. این کتاب پیشکش شما به عنوان هدیه، آخه هدیه خودش محبت میاره. می دونی چیه؟ ارزش انتشار محبت از انتشار یه کتاب خیلی بیشتره. ممنون و یکی طلب من.

                                                                                                                            یه آدم کاغذی

 

 

سلام آدم کاغذی. می دونم دلم واست تنگ می شه. یهو اومدی و قسمتی از مسافر رو رقم زدی و حالا وقت رفتنته. نمی دونم کجا می ری ولی می دونم ورقهات رو می شه همیشه دید و خوند. خط به خط تعاریف این روزگار روی هر کاغذی چنان نوشته شده که هر چی هم بخوای پاکشون کنی نمی شه مگر اینکه کاغذ بشی و خودت چیزایی بنویسی که بتونی همین روزگار رو جور دیگه ای بنویسی.

کاش عمل کردن هم به راحتی نوشتن بود. می دونی چیه کاغذی؟ می ترسم از روزی که بذارمت داخل قفسه ی کتابهام و خاک خوردنت رو ببینم و فراموش کنم روزی رو که من می تونستم من باشم. یه مدتی این مسافر کاغذ شد و هر چی خواست روی صفحه ی دل و ذهنش نوشت. خیلی ساده و راحت نوشت بدون اینکه بخواد دنبال واژه ها بگرده یا اینکه بخواد فکر کنه با کدوم کلمه جمله اش قشنگتر می شه. قلم رو گرفت دست و کاغذ رو گذاشت روبروش و باز بدون اینکه بخواد با کلمات بازی کنه خود کلماتی رو که باید می نوشت فقط نوشت. ولی باز کاش عمل کردن هم مثل همین نوشتن بود و راحت می تونستی عمل کنی به اون چیزایی که می دونی چی هستن. فرق این کجا و اون کجا. همین فرق بین داشته های ورقه هاست که کتابها رو می سازه.

خداحافظ یه آدم کاغذی.

                                                                                                                                   مسافر


86/10/10::: 12:0 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ بنی آدم واقعا اعضای یکدیگرند؟ <br> مسلمان (انسان)باید به هم نوع دینی خود(انسان و انسانیت) کمک کند؟


+ هر که هستی و هر کجا دوستت دارم همه چیز و همه کس را دوست داشته باش اما به همه چیز و همه کس دل نبند به زندگی بخند تا زندگی بهت بخنده